فایل سل

فایل سل1

فایل سل

فایل سل1

دانلود مقاله مقاله ترجمه شده مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز

دانلود مقاله مقاله ترجمه شده مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز
ارائه بیش از 25000 مقاله فارسی word
دانلود مقاله مقاله ترجمه شده مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز

مقاله ترجمه شده مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز: ایجاد رابطه بین دو برنامه پدیدارشده



چاربل ژوزه چیاپتا جابر، آنا بیتریز لوپز دی سوسا جابر
چکیده
مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) و مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM)بترتیب موضوعات متداولی در حیطه مدیریت منابع انسانی (HRM) و مدیریت عملیات (OM) هستند. اگرچه دانشمندان در هر کدام از این زمینه ها بتدریج قوانین GSCM و GHRM را در ساخت سازمان های پایدار تر ترویج میکنند، با اینحال تاخیز زیادی در یکپارچه سازی این دو موضوع هم عصر بر اساس شکاف بزرگتری در یکپارچه سازی HRM و مدیریت زنجیره تأمین (SCM) وجود دارد. بنابراین هدف این مطالعه اینست که چارچوب یکپارچه تر و منسجم تری را برای روابط GHRM-GSCM پیشنهاد کند و برنامه تحقیقاتی را برای این یکپارچه سازی پیشنهاد کند. این مقاله پس از رسیدن به این اهداف، بر مفاهیم یکپارچه سازی GHRM-GSCM برای دانشمندان، مدیران و افراد حرفه ای در زمینه های پایداری سازمانی و زنجیره های کاملاً پایدار تأکید میکند.
کلمات کلیدی: مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM)، مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM)، مدیریت زنجیره تأمین (SCM)، مدیریت منابع انسانی (HRM)، مدیریت عملیات پایدار، مدیریت زنجیره تأمین پایدار (SSCM)، پایداری سازمانی

1- مقدمه
مبحث پایداری محیطی و سازمان های سبز بصورت رو به رشدی در برنامه های مدیریتی ایجاد می گردد، و انقلاب سبزی را در اصول تعیین شده و سنتی مانند منابع انسانی و مدیریت عملیات ایجاد میکند. در زمینه منابع انسانی، موضوع "مدیریت منابع انسانی سبز" (GHRM) بوجود آمده است، که خود را بعنوان یک خط تحقیقاتی جدید معرفی می کند. پایداری در زمینه مدیریت عملیات ننیز توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است و در حال تبدیل شدن به یک بعد رقابتی جدید است، و موضوعاتی مانند "مدیریت زنجیره تأمین سبز" (GSCM) نیز روز به روز مهمتر می گردد، و جامعه علمی را به تحرک وا می دارد. بنابراینGHRM و GSCM بترتیب بر روی برنامه های دانشمندان و افراد حرفه ای در HRM و مدیریت عملیات تأثیر می گذارند.
البته این دو موضوع مشهور در حال توسعه هستند و هر کدام به شیوه جداگانه ای عمل میکند. بعلاوه، برای وسعت پایداری سازمانی، پیوند ابتکاری تئوری ها و دقت در چارچوب های همکاری مورد نیاز است تا توضیح دهد که سازمان ها چطور میتوانند پایدارتر گردند. GHRM و GSCM را باید به شیوه مرتبطی تحلیل کرد چون سازمان ها و در نتیجه مدیریت عملیات، از مردم تأثیر می پذیرند (بعبارت دیگر، آنها مستلزم تأمین کنندگان، کارکنان، مدیران و مدیریت ارشد هستند). وقتی که چندین سازمان با هم ترکیب می گردند، و با هم همکاری میکنند، و همچنین در زنجیره های تأمین ساختار می یابند، افراد بیشتری با آنها مرتبط خواهند بود، روابط انسانی پیچیده تر خواهد شد، و در نتیجه مسائل رفتاری قابل توجه تر می گردند. همانطور که گاون و تالون (2003) نیز تأیید می کنند، HRM در واقع میتواند تأثیر مثبتی بر روی داشته باشد. لنگنیک-هال و همکارانش (2013) یکپارچگی HRM و SCM را یک حیطه نادیده گرفته شده تحقیقاتی میدانند، و همینطور الینگر (2014) نییز تأیید میکند که HRM میتواند به موفقیت تکنیک های SCM کمک کند. بر اساس این بحث های وسیع تر در مورد روابط مثبت (و البته کم وقوع) بین HRM و SCM در مقالات، این امکان نیز وجود دارد که فرض کنیم که GHRM میتواند برای GSCM مثبت باشد، اما مقالات در مورد این موضوع خیلی کم هستند.
بنابراین اگر عملیات و زنجیره تأمین بخواهند که سبزتر باشند، و بسوی GSCM پیشرفته تری حرکت کنند، GHRM نیز با آن مرتبط خواهد بود چون جنبه های رفتاری برای مدیریت محیطی مهم هستند. در نتیجه، یکپارچه سازیGHRM-GSCM اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
البته وضعیت کنونی توسعه هنر در پایداری سازمانی که دارای یک چارچوب نیست و برنامه های تحقیقاتی که این دو حیطه سودمند دانش را با هم یکپارچه می سازند و این همکاری در روابط GHRM-GSCM ایجاد میکند. بر عکس، این نوع یکپارچگی چند-انتظامی برای پیشرفت در زمینه زنجیره های تأمین پایدار ضروری است. برای مثال، تحقیقات انجام شده با استفاده از پایگاه داده های ISI Web of Science و Scopus قبل از ژوئیه 2014 مشخص ساخت که تاکنون هیچ مقاله ای منتشر نشده است که رابطه بین "مدیریت منابع انسانی سبز" و "مدیریت زنجیره تأمین سبز" را به شیوه درستی بررسی کرده باشد. مقالاتی وجود دارند که بر رابطه یکپارچگی بین HRM و SCM بصورت گسترده تری تأکید میکنند، بدون اینکه مسائل سبز را مد نظر قرار داده باشند. بنابراین هر کدام از زمینه های GHRM و GSCM از دانش به نظر می رسد که بصورت جداگانه توسعه پیدا کرده باشند، اگرچه آنها به هم نیازمند هستند. ساختن پلی بین GSCM و GHRM مهم است چون GHRM برای سبزبودن مؤثر سازمان ها ضروری است، و GSCM نیز بخشی از مفهوم SSCM است که در زمانی که سازمان ها دنبال پایداری هستند خیلی مهم می باشد.
یکپارچه سازی GHRM-GSCM بر مبنای پیروی از فرضیات زیر است:
زنجیره های تأمین پایدار نیازمند تحقیقات چند-انتظامی بیشتری مانند یکپارچه سازی GHRM و GSCM خواهند بود که در این مقاله ارائه شده است؛
- منابع انسانی یک عامل کلیدی برای مدیریت عملیات عالی، از جمله جنبه های SCM است؛
- HRM میتواند تأثیر مثبتی بر روی کاهش موانع برای موفقیت SCM باشد؛
- اگر منابع انسانی برای SCM مهم هستند، برای GSCM هم مهم خواهند بود، و موانع وابسته به اتخاذ تکنیک های GSCM را کاهش میدهند؛
- در محتوای سازمان های سبزتر، HRM بیشتر به GHRM تبدیل می گردد؛ و
- GSCM و یک راهکار پیشرفته تر و کنشگرایانه تر برای مدیریت محیطی در سازمان ها، بر روی جنبه های رفتاری و انسانی تأثیر می گذارد و آنرا برای GHRM مهم می سازد.
بنابراین اهداف این مطالعه بدین شرح هستند: (1) فرضیات اصلی GHRM را معرفی کند؛ (2) فرضیات اصلی GSCM را معرفی کند؛ (3) این دو حیطه رو به رشد دانش را بر اساس یکپارچه سازی بررسی کند؛ (4) بر اساس یک چارچوب یکپارچه و متحد اثبات کند که این دو حیطه دانش چطور با هم مرتبط هستند؛ و (5) برنامه ای برای مطالعات آینده در مورد GHRM-GSCM پیشنهاد کند.
برای رسیدن به این اهداف، بخش 2 راهکارهای مورد استفاده برای یکپارچه سازی GHRM-GSCM را معرفی میکند، بخش 3 انقلاب مفهومی GHRM و تکنیک های آنرا توضیح میدهد، بخش 4 طرحی را برای بازیابی مفهومی GSCM و تکنیک های آن ارائه میدهد، بخش 5 چارچوبی را برای یکپارچه سازی GHRM-GSCM و یک برنامه تحقیقاتی برای این زمینه ارائه میکند و بخش 6 مربوط به ملاحظات نهایی مطالعه و معرفی دانشمندان، مدیران، افراد حرفه ای، و دانشجویان در زمینه های GHRM و GSCM است.
2- راهکارهای تحقیقاتی
این مطالعه مفهومی است و هدف اصلی آن اینست که دو موضوع جدید را در پایداری سازمانی با هم ترکیب سازد: GHRM و GSCM. مطالعاتی که مفاهیم/تئوری ها را با هم ترکیب میکنند در ایجاد ارتباط بین حیطه هایی مهم هستند که عموماً با هم متضاد تیستند. GHRM و GSCM بترتیب موضوعات مورد علاقه ای در حیطه های منابع انسانی و مدیریت عملیات هستند، اما تاکنون یک رابطه مفهومی مناسب بین این دو برنامه تحقیقاتی جدید ایجاد نشده است. این نوع یکپارچه سازی در حیطه وسیعی دنبال می گردد، و HRM و SCM را با هم مرتبط می سازد.
تاکنون تحقیقات انجام شده با استفاده از Scopus و ISI Web of Science– که به این خاطر مورد تحقیق قرار گرفتند که به نظر می رسیدند که دو پایگاه داده علمی اصلی مورد استفاده توسط دانشمندان در سراسر جهان باشند – هیچ مطالعه ای را نیافتند که بطور واضح یکپارچه سازی GHRM و GSCM را پیشنهاد کرده باشد (بر اساس تحقیقاتی برای "مدیریت منابع انسانی سبز" و "مدیریت زنجیره تأمین سبز" که عناوین و چکیده ها با محدودیت هایی برای زمینه دانش مورد بررسی قرار گرفتند). مطالعاتی وجود دارند که اشاره غیرمستقیمی به رابطه بین این دو حیطه دارند، اما هنوز هیچ پیشنهادی برای یکپارچه سازی آشکار ارائه نشده است، همانطور که ما هم در این مقاله اینطور می گوییم.
از لحاظ روش شناسی، این مطالعه بر مبنای فرضیات زیر است:
- HRM برای موفقیت SCM خیلی مهم است، و تکنیک ها و مفاهیم HRM میتوانند از اجرای تکنیک های زنجیره تأمین پشتیبانی کنند؛
- دیدگاه های جدید و چند-انتظامی برای دنبال کردن زنجیره های تأمین پایدارتر لازم است؛
- حیطه مطالعاتی GHRM بر اساس مطالعات اصلی (تعریف و تکنیک های اصلی) در مورد این موضوع است؛
- زمینه مطالعاتی GSCM (تعریف و تکنیک های اصلی) بر اساس تکنیک های اصلی این موضوع است؛ و
- دستورالعمل هایی برای ارائه تئوری در مدیریت وجود دارد.
مراحل روش شناسی این مطالعه در شکل 1 نشان داده شده اند.
راهکار مفهومی/تئوری این مطالعه توسط موارد زیر تنظیم می گردد:
عدم وجود مطالعات مشابه بطور واضح یکپارچگی این دو موضوع رایج را نشان میدهد؛ یکپارچه سازی این دو موضوع جدید، که آغاز مقالاتی در مجلات معتبر را موجب شده است؛ و یافته های مقالات در مورد پایداری محیطی، نشان میدهد که چارچوب ها و مطالعات مفهومی برای پیشرفت این موضوع مهم هستند و از سوی انجمن علمی بخوبی مورد استقبال قرار گرفته اند.
3- مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM)
در دهه 1990 مطالعاتی در مورد سبز شدن در سازمان ها رواج پیدا کرد. توضیح اصلی برای این رواج پیدا کردن، توسعه سیستم های مدیریت محیطی و آغاز ISO 14001 است که بزرگترین سیستم مدیریت محیطی در جهان است. با افزایش پیدا کردن تعداد مطالعات در مورد سبز شدن سازمان ها، مشخص شد که سازمان ها به پشتیبانی تکنیک های منابع انسانی مانند آموزش، ارزیابی کارایی، و پاداش ها برای سبز شدن نیاز داشتند. مهمترین مطالعه در آن زمان مربوط به منابع انسانی و سیستم مدیریت محیطی بود. این مطالعه توسط ورمایر (1996) در کتابش با نام Greening People (مردم سبز) انجام شده بود. نیاز به پشتیبانی HRM برای مسائل سبز توسط مطالعاتی تقویت می شد که بصورت گسترده تر اثرات مثبت منابع انسانی برای کارایی شرکت ها را مورد بحث قرار می دادند.
از آن زمان، یک سری مطالعات در مورد این موضوع انجام شده اند که بر موارد زیر تأکید دارند:
- تکنیک های منابع انسانی برای اجرا و نگهداری سیستم های مدیریت محیطی مهم هستند؛
- جنبه های انسانی برای اتخاذ تکنیک های محیطی پیشرفته تر مهم هستند؛
- توسعه محصولات با تأثیر محیطی پایین تر نیازمند پشتیبانی منابع انسانی است؛ و
- آموزش محیطی یکی از روشهای اصلی است که از طریق آن ، منابع انسانی از مدیریت محیطی پشتیبانی میکنند.
تا سال 2008، یکپارچه سازی منابع انسانی و مدیریت محیطی بدون نام باقی مانده بود. این مطالعه توسط رنویک و همکارانش (2008) انجام شد و این حیطه جدید را نامگذاری کرد و بصورت سیستماتیک تری آنرا با برنامه تحقیقاتی HRM ترکیب کرد، و بنابراین دانشمندان منابع انسانی را ترغیب کرد تا یک تمرکز محیطی را در مطالعات خود شامل سازند. سپس عبارت "مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) ابداع شد.
در سال 2011، جکسون و همکارانش (2011) اولین بررسی خاص را در مورد GHRM انجام دادند، که بطور آشکار حیطه های تحقیقاتی منابع انسانی و مدیریت محیطی/سبز را با هم ترکیب میکرد. از آن موقع به بعد، مطالعات بر روی GHRM معمول تر شده است، و تحقیقات خاص جدیدی در این مورد را آغاز کرده است.
با نگه به گذشته اخیر در این حیطه از GHRM، بعضی نتایج تحقیقاتی خیلی به این موضوع وابسته هستند. این همرایی وجود دارد که GHRM از طریق تطبیق تکنیک های HRM و با اهداف مدیریت محیطی ایجاد می گردد. در همین محتوا، دیلی و هوانگ (2001) بیان میکنند که هر کدام از مراحل سیستم مدیریت محیطی (از سیاست محیطی گرفته تا تحلیل نتایج) نیازمند پشتیبانی خاص یک تکنیک منابع انسانی با تأکید بر روی استخدام دوباره و انتخاب، آموزش، ارزیابی کارایی، و پاداش برای کارکنان می باشد. این تکنیک ها نه تنها برای پشتیبانی از سیستم های مدیریت محیطی مرتبط هستند بلکه برای پشتیبانی از توسعه محصولات و نوآوری ها با تأثیرات محیطی کمتر نیز مرتبط هستند. جبور و سانتوس (2008) نیز همین را می گویند، و بیان میکنند که پشتیبانی مناسب برای مدیریت محیطی از منابع انسانی باید نیازمند شمول استراتژیکی منابع انسانی در فرآیند تصمیم گیری مربوط به جنبه های محیطی سازمان باشد. این مطالعات مفهومی، همراه با مطالعات ورمایر (1996)، رنویک و همکارانش (2008)، جکسون و همکارانش (2011)، رنویک و همکارانش (2013)، و مقالات دیگر، زمینه این حیطه از GHRM را می سازند.
مطالعاتی وجود دارد که مربوط به پشتیبانی از منابع انسانی برای مدیریت محیطی کنشگرایانه تری هستند، چون ترغیب کارکنان یک عامل کلیدی برای رفتار کنشگرایانه مربوط به محیط است. از این لحاظ، برایو و همکارانش (2008) و برایو و همکارانش (2007) پی بردند که HRM برای اتخاذ تکنیک های پیشرفته تر در مدیریت محیطی خیلی مهم است. جبور و همکارانش (2010) بیان می کنند که HRM نقش قاطعی در انقلاب مدیریت محیطی در سازمان ها دارد و اینکه تکنیک های منابع انسانی، مانند ارزیابی کارایی و پاداش ها، برای انجام مدیریت محیطی کنشگرایانه تر مهم است.
GHRM نیازمند تکنیک های منابع انسانی (استخدام دوباره، انتخاب، ارزیابی کارایی، آموزش، و پاداش ها) و اهداف محیطی و "ابعاد HRM" یا "شکل های جدید سازمان کار"، مانند فرهنگ سازمانی، کار تیمی، و تفویض اختیار کردن برای کارکنان است. این تکنیک ها و ابعاد استراتژیکی GHRM در زیر تعریف شده است.
هدف از استخدام دوباره و انتخاب، جذب متقاضیان بالقوه و استخدام آنها بعنوان کارکنان یک سازمان است. هدف از فرآیند انتخاب، گزینش کاندیدهای ایده آل برای یک پست شغلی است. اگرچه مشخص است که استخدام دوباره و انتهاب کارکنانی که متعهد به محیط هستند، برای سبزکردن سازمان مهم است، و مطالعات نشان داده اند که این تکنیک ها همیشه به جنبه های محیطی کمک نمی کنند.
یک تکنیک GHRM دیگر که توجه زیادی را از سوی دانشمندان به خود جلب کرده است، آموزش محیطی است. 4آموزش محیطی موضوع مطالعات اول در مورد منابع انسانی و مدیریت محیطی بودند، که در دهه 1990 رایج شد. بعد از آن، سارکیس و همکارانش (2010) بیان کردند که آموزش محیطی با این مسئله مرتبط است که به کارکنان اجازه دهیم تا تکنیک های مدیریت محیطی پیشرفته تری را اتخاذ کنند. دیلی و همکارانش (2012) تأثیرات اختیار محیطی و آموزش محیطی (متغیرهای مستقل) بر روی ادراک کارکنان از کارایی محیطی (متغیر وابسته) را مورد تحلیل قرار دادند. این مؤلفان پی بردند که آموزش محیطی در مقایسه با اختیار محیطی تأثیر بیشتری بر روی کارایی محیطی می گذارد. تیکسرا و همکارانش (2012) مطالعات موردی در مورد روابط بین آموزش محیطی و مدیریت محیطی بر اساس موارد برزیلی را ارائه دادند، که نشاندهنده این بود که این دو متغیر مدیریت سازمانی هم عصر با هم ایجاد شده اند.
در محتوای GHRM، ارزیابی کارایی و پاداش ها مربوط به شامل سازی تحقیقات محیطی در فرآیندهای ارزیابی کارایی کارکنان و تیم ها و در روشهای پاداش دادن به کارکنان برای فداکاری آنها برای اهداف محیطی هستند. کالیا و همکارانش (2009) بیان کردند که پاداش و ارزیابی مناسب برای کارکنان بر مبنای نتایج پروژه های محیطی (برای مثال، کاهش آلودگی) برای شرکت هایی که از لحاظ محیطی کنشگرایانه تر می شوند مهم هستند، و پشتیبانی منابع انسانی برای پیشرفت مدیریت محیطی و برای ایجاد نوآوری های محیطی مهم است.
علاوه بر این تکنیک های منابع انسانی سنتی، GHRM همچنین از طریق ایجاد یک فرهنگ سازمانی سبز تر (با پشتیبانی از HRM)، اختیار محیطی کارکنان و ترغیب افراد برای تشکیل تیم های محیطی بعنوان راه حلی برای چالش های محیطی پیچیده عمل میکند. فرهنگ سازمانی یک موضوع سنتی در مدیریت سازمانی است، و زمانیکه با مدیریت محیطی متحد گردد، به ارزش های وابسته به پایداری محیطی مربوط میگردد که اعضای یک سازمان آنها را با هم سهیم می شوند. اختیار محیطی برای اطمینان از این مسئله مهم است که کارکنان دانش و استقلال برای تصمیم گیری در مورد مشکلات محیطی پیچیده را داشته باشند که ممکن است پیش بیاید و همچنین فرست های برد-برد که ممکن است با بهبود در پایداری بوجود بیاید. و سرانجام اینکه، تیم های محیطی ممکن است از کارکنان یک بخش/منطقه یکسان، بخش ها/مناطق مختلف، و یا شرکت های مختلف تشکیل گردد تا مسائل پیچیده را در مدیریت محیطی مورد تحلیل قرار دهند و تکنیک های محیطی پیشرفته تری را بکار گیرند.
یکی از چالش های موجود برای محققان در HRM که می خواهد بر روی GHRM تمرکز داشته باشد، درک تکنیک های مدیریت محیطی است چون این تکنیک ها رابطه مستقیمی با مدیریت عملیات دارند، و نیازمند شمول تمام زنجیره تأمین در جستجو برای پایداری محیطی بیشتر هستند. بنابراین بخش بعدی به GSCM اختصاص داده می شود.
4. مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM)
تنها راه برای سازمان ها که به بررسی های جدی برای پایداری عمل کنند، با شامل سازی کل زنجیره تأمین است. در محتوای مدیریت عملیات پایدار و زنجیره های تأمین پایدارتر برای رسیدن به اهداف اقتصادی، اجتماعی و اهداف سبز، مفهوم "مدیریت زنجیره تأمین سبز" (GSCM) مهم می باشد. GSCM یا همان جستجو برای کارایی محیطی بیشتر در زنجیره ها تأمین ، یکی از مهمترین موضوعات در مطالعه مدرن مدیریت عملیات است.
دو تا از مطالعات اولیه در زمینه مدیرت زنجیره تأمین سبز مطالعات سارکیس و همکارانش (2011) و سارکیس (1995) است. در این نقطه آغازین تاریخچه GSCM ، ما میتوانیم مطالعه سارکیس و راشد (1995) را نیز بیان کنیم، که بر اهمیت یکپارچه سازی مسائل محیطی در تولید و مدیریت عملیات در شرکتها تأکید دارد. سارکیس (1998، 2003) همچنین با پیشنهاد مدل های تصمیم گیری و پیچیدگی GSCM برای اتخاذ تکنیک های تجاری هوشیارانه محیطی به مطالعات در این زمینه کمک است. بازبینی مقالات جامع در مورد این موضوع، رابطه داخل سازی جنبه های سبز در مسائل زنجیره تأمین را تأیید میکند، و به تقویت این زمینه تحقیقاتی نیز کمک میکند.
GSCM ، بعنوان زیرسیستمی از زنجیره تأمین پایدار را میتوان بصورت ترکیب مسائل محیطی در تکنیک های بین-سازمانی SCM ، از جمله لجستیک معکوس تعریف کرد. هروانی و همکارانش (2005) با تعریف GSCM در حین تأکید بر روی اتخاذ خرید سبز، تولید سبز، توزیع سبزتر محصولات، و لجستیک معکوس موافق هستند. واچون و گلاسن (2006) نیز تأیید می کنند که هدفGSCM اینست که مدیریت محیطی را از طریق همکاری محیطی یا از طریق تجزیه مسائل دوطرفه ای بهتر سازد که ریسک های محیطی را در زنجیره های تأمین کاهش میدهند.
ژو و همکارانش (2008) بصورت تجربی سازه هایی را برای مطالعه تکنیک های GSCM در شرکت های تولیدی بررسی کردند. نتایج آنها نشاندهنده اهمیت این تکنیک ها است: مدیریت محیطی داخلی، خرید سبز، همکاری با مشتریان، طراحی سازگار با محیط، و بازیابی سرمایه ها. لجستیک معکوس نیز بعنوان یک تکنیک GSCM ذکر شده است. هر کدام از تکنیک های GSCM در زیر تعریف می گردد:
- مدیریت محیطی داخلی – مدیریت محیطی داخلی یک تکنیک GSCM مهم است که نیازمند تعهد پشتیبانی مدیران ارشد و سطح-متوسط است.
- خرید سبز – مطابق مقاله مین و گال (2001)، تکنیک خرید محیطی هوشیارانه درصدد اینست که ضایعات را کاهش دهد و بازیابی و استفاده مجدد از مواد را بدون تأثیر گذاشتن بر روی کارایی مواد توسعه دهد، و همچنین کاهش یا حذف موارد خطرناک را نیز مد نظر قرار دهد. مطابق گفته زیدیسین و سیفرد (2001) برای اینکه این فرآیند رخ دهد، مهم است که مسائل را همراه با معیارهایی برای بدست آوردن و انتخاب مواد و ارزیابی توسعه فورشندگان دوباره بررسی کنیم.
- همکاری با مشتریان – این همکاری نیازمند همکاری در طراحی فرآیند های تولید پاک تر است که میتوانند محصولات پایدارتری را از لحاظ محیطی تولید کند و از بسته بندی سبز استفاده کند. فعالیت های همکاری با مشتریان شامل جلسات برنامه ریزی مربوط به محیط، فعالیت هایی برا به اشتراک گذاری دانش در مورد طراحی محیطی محصولات یا اصلاح فرآیند ها، و کاهش ضایعات در فرآیند مدیریت می باشد.
- طراحی محیطی (بوم آرایی) – این عبارت به معنای ترکیب مسائل محیطی در مراحل مختلف تولید محصول است. مطابق گفته لوتراپ و لاجرتت (2006)، چندین قانون برای موفقیت در طراحی محطی وجود دارد، مانند: (1) استفاده نکردن از مواد سمی؛ (2) به حداقل رساندن مصرف انرژی و منابع در مراحل تولید، انتقال، و استفاده؛ (3) تلاش برای کاهش وزن محصولات؛ (4) ارائه تعمیرات و بروزرسانی برای محسولات با سیستم های وابسته؛ (5) افزایش طول عمر برای محصولات با تأثیرات محیطی مهم؛ و (6) طراحی محصولات به گونه ای که به آسانی قابل تعمیر، بازیابی و تجزیه باشند.
- بازیابی سرمایه گذاری ها – این بازیابی به معنای بهره سرمایه برای یک شرکت از فروش مواد بیشتر، فروش مواد دست دوم و استفاده شده، و فروش کالاهای سرمایه ای بیشتر با جایگزینی تجهیزات است.
- لجستیک معکوس– لجستیک معکوس فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل جریان مؤثر و کم هزینه مواد غیرقابل استفاده از نقطه مصرف به نقطه مبدأ با هدف ارزش بازیابی یا ایجاد یک مقصد مناسب است. بطور کلی، فرآیند هایی که لجستیک معکوس را می سازند، جمع آوری محصول پس از مصرف، همراه با بازبینی و شناسایی مناسبت ترین مقصد ها برای آنها است، که میتواند شامل اوراق کردن برای استفاده مجدد قسمت های آن ، بازگشت به شرکت برای تولید، یا فرستادن مواد به شرکت های بازیابی باشد.
تکنیک های GSCM را میتوان بصورت داخلی تر یا خارجی تر طبقه بندی کرد. تکنیک های GSCM داخلی، مدیریت محیطی داخلی، طراحی محیطی، و بازیابی سرمایه گذاری است؛ تکنیک های خارجی معمولاً شامل خرید سبز و همکاری با مشتریان هستند. مطابق گفته گرین و همکارانش (2012) ، شرکت ها ابتدا GSCM داخلی را اتخاذ میکنند و سپس GSCM خارجی را اتخاذ میکنند. همچنین، ژو و همکارانش (2012) تأیید میکنند که GSCM خارجی میتواند کارایی شرکت را پس از اتخاذ GSCM داخلی افزایش دهد.
با جستجو در پایگاه داده های اصلی (همچون Scopus و ISI Web of Science)، این امکان وجود دارد که ببینیم که موضوعات متداول در مطالعات GSCM شامل این موارد است: (1) تأثیر GSCM بر روی کارایی سازمانی (محیطی، عملیاتی، یا اقتصادی؛ برای مثال، میترا؛ داتا 2013؛ لی و همکارانش 2012؛ گرین و همکارانش 2012)؛ (2) معیار انتخاب برای فروشندگان در محتوای GSCM (برای مثال، کانان و همکارانش 2014، 2013؛ هسو و همکارانش 2013)؛ و (3) تحلیل فشارها و موانع برای اتخاذ GSCM (برای مثال، گاویندان و همکارانش 2014b؛ ماتیا ژاگان و همکارانش 2014؛ زو و همکارانش 2013). این موضوع آخر بر روی جنبه های انسانی و سازمانی موانع اصلی از جمله عدم آموزش، عدم شمول از مدیریت اصلی در اتخاذ GSCM ، و عدم همکاری و ارتباط میان-عملکردی، تأکید دارد.
همانطور که قبلاً نیز بیان کردیم، اتخاذ تکنیک های GSCM و توسعه آنها در زنجیره تأمین نیازمند شمول و پشتیبانی منابع انسانی است. مقالات قبلی از قبل بر روی رابطه HRM با SCM موفقیت آمیز تأکید کرده اند، اما رابطه بین GHRM و GSCM بیان نشده است، که بعضی احتمالات برای این مسئله در بخش 5 بررسی شده است.
5- GHRM-GSCM: یک دیدگاه جامع
HRM نقش کلیدی را در کارایی سازمانی و در اتخاذ تکنیک های سازمانی ایفا میکند. این محتوا با اجرای موفقیت آمیز SCM تفاوت ندارد: HRM نیز ضروری و لازم است، اما رابطه بین HRM و SCM بصورت حیطه نادیده گرفته شده ای از تحقیقات باقی می ماند، و الحاق "مسائل سبز" بحث های مربوط به این رابطه را خیلی کمیاب می سازد، و ترکیب GSCM و GHRM پیشنهاد شده در این مقاله را توجیه میکند.
رابطه گسترده تر HRM با SCM را میتوان در بعضی از مباحث از مقالات یافت:
- SCM بعنوان متداول ترین استراتژی عملیاتی برای بهبود رقابت سازمانی در قرن 21 شناخته شده است، که نیازمند پشتیبانی از عوامل انسانی است.
- افراد حرفه ای HR مهارت هایی (آموزش، کار تیمی، و موارد دیگر) دارند که برای انتشار درک بهتر و گسترده تری از مفهوم SCM در سازمان ها سودمند هستند؛ فرهنگ حقوقی و سیاست های HRM تأثیرات مهمی بر روی موفقیت استراتژی SCM سازمان دارند؛
- HRM همچنین نه تنها به اتخاذ SCM وابسته است بلکه برای تکنیک ها و مفاهیم مدیریت عملیات معاصر دیگر نیز وابسته است (برای مثال، تولید لین؛
- عوامل منابع انسانی اثرات معکوس موانع اجرایی برای موفقیت تکنیک های SCM را کاهش میدهند؛
- عوامل منابع انسانی (کار تیمی، آموزش، و پاداش ها) را میتوان اتخاذ کرد تا همکاری بین اعضا در زنجیره تأمین تقویت گردد؛ و
- عوامل انسانی ، مانند توصیف شغلی انعطاف پذیر، تشکیل تیم، آموزش کار تیمی، و استفاده از سنجش های کارایی برای تعیین پاداش ها، رابطه مهمی با رضایت از کارایی زنجیره تأمین دارند.
حتی با تشخیص این مسئله که حیطه OM دارای منابع انسانی زیادی است و بنابراین در محتوای GSCM ، باید پشتیبانی از GHRM وجود داشته باشد، هیچ مطالعه جاری در مورد تحلیل عمیق این رابطه یا پیشنهاد یک چارچوب یکپارچه و یک برنامه تحقیقاتی اولیه وجود ندارد. مطالعه مودولی و همکارانش (2013) بعضی از نتایج مربوط به پشتیبانی غیرمستقیم عوامل سازمانی برای GSCM را نشان میدهد، و مطالعه هو و همکارانش (2012) نشان میدهد که عوامل منابع انسانی با اتخاذ لجستیک معکوس مرتبط هستند. کارنتور و همکارانش (2012) اهمیت درک کارکنان در ترقی شمول سطح کارکنان در رفتارهای محیطی را اثبات میکنند.
بنابراین این اعتقاد وجود دارد که موضوع "سبز" همراه با سبزشدن سازمان ها، اساس یکپارچه سازی GSCM و GHRM است. "سبز" مورد بحث یک فرصت بی نظیر برای آسان کردن یکپارچه سازی و همکاری با انتقال سازمان ها به سمت یک جامعه پایدارتر است. راهکار چند-انتظامی که این دو حیطه جدید تحقیقاتی را به هم مرتبط می سازد، یک فرصت برای بررسی زنجیره های تأمین پایدار است.
بنابراین، برای قوی تر کردن رابطه GHRM-GSCM ، یک چارچوب GHRM-GSCM یکپارچه و متحده پیشنهاد می گردد، همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است. با عنوان یک چارچوب، واژه GHRM از GSCM سبقت گرفته است چون این اعتقاد وجود دارد که عوامل انسانی اساسی برای سبزشدن زنجیره تأمین هستند. رابطه HRM با موفقیت SCM در مقالات متعدد مورد بحث قرار گرفته است و باید بعنوان یک بحث مهم برای پشتیبانی از رابطه GHRM-GSCM بکار گرفته شود.


فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

    مقاله ترجمه شده مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز: ایجاد رابطه بین دو برنامه پدیدارشده       چاربل ژوزه چیاپتا جابر، آنا بیتریز لوپز دی سوسا جابرچکیدهمدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) و مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM)بترتیب موضوعات متداولی در حیطه مدیریت منابع انسانی (HRM) و مدیریت عملیات (OM) هستند. اگرچه دانشمندان در هر کدام از این زمینه ها بتدریج قوانی ...

دانلود مقاله


خرید مقاله


تهیه مقاله فارسی


دانلود مقاله با فرمت ورد


مقالات ورد


مقاله علوم انسانی


مقاله در مورد کامپیوتر


فروش مقاله


خرید مقالات فارسی


مقاله علمی


شین و شین بندی ( bus bar)

شین و شین بندی ( bus bar)
تحقیق شین و شین بندی ( bus bar) در 26 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
شین و شین بندی ( bus bar) تحقیق شین و شین بندی ( bus bar) در 26 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
شین و شین بندی ( bus bar) :
بطور ساده جمع وپخش انرژی را شین گویند …بطور کلی بس بار یا شین به محلی در پست های فشار قوی گفته می شود که جهت توزیع بار بین ورودیهای پست(تغذیه کننده ها)و خروجیها(مصرف کنندگان )ارتباط برقرار می کند بنابراین با توجه به اهمیت پست و میزان حساسیت خاموشی برای مصرف کننده ودر نظر گرفتن مسا ئل اقتصادی وامکان مانور سیستم ، اصولاً شین را طوری انتخاب می کنند که با توجه به شرایط فوق حداقل هزینه و حداکثر استفاده را داشته باشد .
مشخصات شین فشار ضعیف :
شین ها معمولاً از مس و یا از آلومینیوم ساخته می شوند و در زمان خاص می توان از آلیاژ آلومینیوم که دارای خواص الکتریکی و مکانیکی خوبی هستند نیز استفاده کرد . در پست های فشار ضعیف فاصله شین ها بستگی به جریان اتصال کوتاه شبکه و مقطع شین بستگی به جریان نامی دارد . برای تعیین و انتخاب شین های مسی و یا آلومینیومی بر حسب شدت جریان و بار دهی شین ها و درجه حرارت مجاز استفاده می شود . باردهی شین های رنگ نشده کمتر از شین های رنگ شده است زیرا تشعشات حرارتی شین های رنگ شده بیشتر از شینهای رنگ نشده می باشند هر چه ارتفاع تاسیسات از سطح دریا بیشتر باشد به علت کم شدن غلظت هوا تشعشات حرارتی کمتر می باشد و در نتیجه باردهی شین ها مانند بقیه وسایل برقی مانند ترانسفورماتور کم می شود . در موقع ارتباط شین ها با یکدیگر و گرفتن انشعاب باید دقت کرد که مقاومت شین در محل اتصال حتی المقدور کوچک باشد که باعث ایجاد حرارت موضعی زیاد نشود .
انواع شین : انواع شین های رایج به قرار زیر است ...
معایب شین ساده :
1-خراب شدن دژنکتور هر سیک از شین های انتقال انرژی باعث قطع برق آن خط می شود.
2-تمیز کردن مقره ها و متعلقات دیگر شین بدون قطع برق به سادگی ممکن نیست .
3-گرفتن انشعاب جدید از شین ساده بدون قطع برق امکان پذیر نیست .
سیستم های با شین دوبل
الف شین دوبل اصلی و یدکی
همانطوریکه در سیستم تک شینه مشاهده شد در صورتیکه یکی از کلیدها احتیاج به تعمیر داشت لازم بود که خط و ترانس مربوطه را بدون بار نمود و کلید آن را تعمیر کرد . اما در شین دوبل (اصلی و یدکی ) مطابق شکل چنانچه که کلید اصلی احتیاج به تعمیر داشت کلید Bus scoupler باس کوپلر وظیفه کلید اصلی را به عهده خواهد گرفت به عبارتی شین اصلی هم می تواند توسط کلید قدرت مربوط و هم توسط کلید کوپلاژ در شرایط اضطراری تغذیه شود و مادامی که کلید اصلی ارتباط در دست تعمیر است کلید کوپلاژ وظیفه آن را به 0عهده می گیرد مثلاً اگر فیدر شماره 3 اشکال پیدا نمود و احتیاج به تعمیر داشت با وصل کلید کوپلاژ عملاً این کلید وظیفه کلید اصلی را به عهده می گیرد بنابراین این سیستم امکان تعمیر کلید بدون از دست دادن بار امکان پذیر است در این حالت مسیر نقطه چین، مسیر جریان را نشان می دهد .
ب) سیستم دو شین اصلی :
در این نوع سیستم ، باس بار عملاً مطابق شکل زیر بین دو باس بار تقسیم شده و هر تغذیه کننده هر دو باس بار را تغذیه می کند ...


تحقیق شین و شین بندی ( bus bar)  در 26 صفحه فایل ورد قابل ویرایش شین و شین بندی ( bus bar) : بطور ساده جمع وپخش انرژی را شین گویند …بطور کلی بس بار یا شین به محلی در پست های فشار قوی  گفته می شود که جهت توزیع بار بین ورودیهای پست(تغذیه کننده ها)و خروجیها(مصرف کنندگان )ارتباط برقرار می کند بنابراین با توجه به اهمیت پست و میزان حساسیت خاموشی برای مصرف کننده ودر نظر گرفتن م ...

پروژه دانشجویی


تحقیق در مورد شین و شین بندی bus bar


خرید مقاله


دانلود پروژه


دانلود مقاله


دانلود مقاله در مورد شین و شین بندی bus bar


دانلود مقال

دانلود مقاله بررسی سیستم بودجه بندی شرکتهای تولیدی با ذکر مثال جامع

دانلود مقاله بررسی سیستم بودجه بندی شرکتهای تولیدی با ذکر مثال جامع
ارائه بیش از 25000 مقاله فارسی word
دانلود مقاله بررسی سیستم بودجه بندی شرکتهای تولیدی با ذکر مثال جامع
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


بودجه ریزی عملیاتی در شرکت ها
بودجه جامع برنامه های مالی و عملیاتی بنگاه برای یک دوره زمانی اتی است که در قالب مجموعه ای از صورت های مالی خلاصه شده و در بر گیرنده کلیه عملیات و سطوح مدیریت واحد تجاری است .به عبارت دیگر بودجه جامع معرف طرح کلی واحد تجاری برای دستیابی به اهداف نهایی ان در بودجه است که انتظارات مدیریت را درباره درامدها وهزینه ها و سود خالص و جریان نقدینگی و وضعیت مالی به صورت مقداری نشان میدهد.
این بودجه اثار تصمیمات عملیاتی و تصمیمات تامین مالی را در بر می گیرد و از دو بخش بودجه عملیاتی و بودجه مالی تشکیل میشود .به عبارت دیگر می توان گفت بودجه جامع تصویر فراگیر برنامه های مالی و عملیاتی مدیریت برای یک دوره زمانی اینده است که در قالب مجموعه ای از صورت های مالی تلخیص شده بیان می شود .
محصول نهایی فرآیند برآورد و تهیه بودجه یک واحد تجاری، بودجه جامع است که شامل بودجه های جداگانه هر یک از بخش های تابعه آن واحد می باشد. این بودجه معرف طرح کلی واحد تجاری در دوره بودجه است. بودجه جامع به دو بخش اصلی یعنی بودجه مالی و بودجه عملیاتی تقسیم می گردد.در بودجه عملیاتی اقلام بهای تمام شده، هزینه های عملیاتی و درآمدهای دوره بودجه ریزی مورد بررسی قرار می گیرد و در نتیجه سود خالص عملیات بودجه بندی می شود. بودجه مالی مشتمل بر بودجه بندی وضعیت مالی و سایر بودجه های مورد نیاز مدیریت مالی است. ضمنا، بودجه مالی تا حدود زیادی به بودجه عملیاتی و وضعیت مالی اول دوره بودجه بستگی دارد. این بودجه اثار تصمیمات عملیاتی و تامین مالی را در بر میگیرد.تصمیمات عملیاتی حول کاربرد منابع کمیاب می گردد و تصمیمات تامین مالی بر شیوه تامین وجوه برای تهیه این منابع متمرکز می شود.
بودجه تصویر کمی برنامه های پیش بینی شده مدیریت برای یک دوره زمانی اتی و ابزاری مفید برای هماهنگی و اجرای برنامه ها است .بودجه جنبه های مالی و غیر مالی این برنامه را پوشش میدهد و برای سازمان همانند نقشه ای هماهنگ کننده است که در اینده باید مطابق با ان عمل شود در بخش مالی بودجه انتظارات مدیریت درباره سود و زیان و جریان های نقدی و وضعیت مالی اتی به صورت کمی منعکس میشود .همانگونه که برای گذشته صورت مالی تهیه میشود برای اینده نیز میتوان صورت های مالی را تهیه کرد برای مثال صورت سود و زیان بودجه ای –ترازنامه بودجه ای –صورت جریانات وجوه نقد بودجه ای .
بودجه های غیر مالی زیر بنای بودجه های مالی است.تعداد تولید یا فروش و تعداد محصولات جدیدی که به بازار معرفی شده اند نمونه هایی از ارقام غیر مالی است که در محاسبه ارقام مالی استفاده می شود.
اجزای کلی بودجه جامع :
بودجه جامع به دو قسمت بودجه عملیاتی و بودجه مالی تقسیم می شود
الف - بودجه عملیاتی:
بودجه عملیاتی زیربنای بودجه های مالی است و نتایج مورد انتظار از اجرایی عملیات اتی واحد تجاری را تشریح می کند و در بر گیرنده صورت سود و زیان بودجه ای و اجزای ان است .بودجه عملیاتی با تهیه بودجه فروش اغاز و با تهیه صورتحساب سود و زیان بودجه ای خاتمه می بابد.
بودجه عملیاتی مشتمل بر برآوردها و بودجه بندی فعالیت های تولیدی و غیر تولیدی واحد تجاری یا به عبارتی دیگر،اجزای صورت سود و زیان آن است.
اجزای بودجه عملیاتی به شرح زیر است :
1. پیش بینی فروش:
این گام که معمولا در اولین مرحله از فرآیند بودجه تهیه می شود یکی از مهمترین اجزای بودجه عملیاتی است زیرا اقدامات دیگر تا حدود زیادی به آن وابسته است یا از آن منتج می شود. پیش بینی فروش معمولا به عوامل گوناگونی مانند وضعیت کلی اقتصادی، راهبردهای قیمت گذاری، واکنش های رقبای تجاری، وضعیت صنعت بستگی دارد. اگر چه بودجه نهایی فروش بر حسب ریال است اما باید حاوی جزئیات مشروح و کافی درباره ترکیب محصولات و الگوهای فروش نیز باشد تا بتوان برمبنای آن تصمیمات لازم را درباره تغییر سطوح موجودیها و مقادیر تولید اتخاذ نمود.
پیش بینی فروش بیانگر فروش مورد انتظار است و نقطه اغاز بودجه جامع و پایه بودجه عملیاتی است چرا که گام های بعدی تا حدود زیادی به ان بستگی دارد. اساس و شالوده پیش بینی فروش و دیگر بخش های بودجه جامع مبتنی بر تخمین حجم فروش است.
تهیه پیش بینی فروش بر حسب نوع مشتریان می تواند ابزاری مهم جهت تجزیه و تحلیل مناطق احتمالی فروش جدید تلقی شود .این بودجه همچنین برای تشخیص دلایل کاهش فروش به گروه های مختلف مشتریان موثر است به طوری که می توان در اسرع وقت کاهش های مذکور را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی لازم را به وجود اورد.
به طور کلی سه روش برای پیش بینی فروش وجود دارد :
• استفاده از تحلیل های اماری و بر اساس شرایط و اوضاع اقتصادی محصولات تولیدی
• پیش بینی فروش بر مبنای تخمین مدیران و مسئولین فروش
• تحلیل عوامل مختلف موثر بر فروش و پیش بینی گرایش های این عوامل در اینده
ممکن است فشار هایی برای کم نمایی و یا فزون نمایی فروش در جریان باشد. برخی از سازمان ها هدف های بلند پروازانه و یا چالش خیز برای فروش در نظر می گیرند. در واقع این هدف ها فزون نمایی درامد مورد انتظار است و نیت ان تحریک کارکنان به تلاش مضاعف و دستیابی به عملکرد بهتر است بر عکس برخی این پیش بینی را محافظه کارانه تهیه می کنند و از روی عمد یا اگاهانه درامدهای مورد انتظار را کم نمایی می کنند تا به راحتی بتوانند به ارقام بودجه ای دست یابند.
کم نمایی درامدهای بودجه ای (یا فزون نمایی هزینه های بودجه ای) زمانی اعمال میشود که از انحرافات بودجه ای (تفاوت بین نتایج واقعی و مبالغ بودجه ای) برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود. این عمل در مقابل شرایط نامساعد غیر منتظره برای مدیران جنبه حفاظتی دارد. مرحله یک از پیش بینی درامد بر مبنای تقاضای مورد انتظار شروع می شود ولی گاهی عاملی غیر از درامد پیش بینی شده نقطه شروع است برای مثال هنگامی که تقاضا از ظرفیت تولیدی بیشتر باشد یا یکی از اقلام مورد نیاز به میزان کافی عرضه نشود بودجه درامد بر مبنای حداکثر ظرفیت تولید تعیین می شود
پیش بینی میزان تولید:
پس از تهیه پیش بینی فروش اولین گام تعیین مقدار تولید می باشد. پیش بینی میزان تولید با استفاده از رابطه زیر به دست می اید:
پیش بینی فروش + موجودی کالای ساخته شده انتهای دوره - موجودی کالا ساخته شده ابتدای دوره = مقدار پیش بینی تولید
مقدار تولید بایستی با پیش بینی فروش و سطح موجودی پایان دوره هماهنگ باشد چرا که عدم هماهنگی ممکن است منجر به این موضوع شود که هنگام نیاز به محصولات هیچ گونه محصولی در دسترس نباشد و بهنگام عدم نیاز محصولات زیادی در انبار موجود باشد.
پیش بینی هزینه های تولید:
مجموع بودجه مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت است و پس از تصمیم گیری درباره تعداد محصولاتی که باید تولید شود براساس پیش بینی تولید تهیه می شود.
• پیش بینی مواد مستقیم:
پیش بینی مواد مستقیم شامل پیش بینی مصرف مواد مستقیم، پیش بینی خرید مواد مستقیم است. پیش بینی مصرف مواد مستقیم بیانگر مقدار مواد مستقیم مورد نیاز برای تولید پیش بینی شده می باشد. پیش بینی خرید مواد مستقیم که بیانگر مقدار و مبلغ مواد اولیه ای است که باید خریداری شود این بودجه با توجه به مقدار مواد مورد نیاز در ابتدا و انتهای دوره تهیه می شود و از رابطه زیر به دست می اید:
پیش بینی خرید = پیش بینی مصرف مواد + موجودی براورد شده مواد انتهای دوره – موجودی براورد شده مواد ابتدای دوره
• پیش بینی دستمزد مستقیم:
برای تهیه این بودجه بایستی ساعات کار بودجه شده را بدست اورد .با توجه به مقدار تولید و اینکه هر واحد تولیدی چه مقدار زمان میبرد تهیه میشود .بودجه هزینه دستمزد مستقیم نیز از حاصل ضرب ساعت کار مستقیم بودجه شده در هزینه بر اورد شده دستمزد مستقیم برای هر ساعت کار به دست می اید.
• پیش بینی سربار ساخت:
سربار ساخت نشانگر مبلغ هزینه های سربار ساخت در دوره بودجه می باشد. این پیش بینی به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم می شود که ریز اقلام تشکیل دهنده بر اساس روش های براوردی تخمین زده می شود.
• پیش بینی موجودی کالای آخر دوره:
این موجودیها بخش عمده ای از داراییهای جاری بسیاری از واحدهای تجاری تولیدی را تشکیل می دهد و تصمیم گیری در مورد آن یکی از وظایف مهم مدیریت محسوب می گردد. این بودجه از طریق تعیین بهای تمام شده هر واحد محصول و ضرب آن در موجودی مورد انتظار در پایان دوره به دست می اید .در رابطه با موجودی ابتدای دوره نیز به همین صورت عمل می کنیم
پیش بینی بهای تمام شده کالای فروش رفته:
در واحد های تولیدی بهای تمام شده کالای فروش رفته معرف بهای تمام شده تولید این کالاها نیز می باشد. در نتیجه بهای تمام شده کالای فروش رفته بودجه شده مستقیما از پیش بینی تولید به دست می آید. اختلاف بین پیش بینی بهای تمام شده کالای فروش رفته و پیش بینی تولید نیز مربوط به میزان موجودی کالا در اول و آخر دوره بودجه است. و از رابطه زیر به دست می اید.
پیش بینی بهای تمام شده کالای فروش رفته = پیش بینی هزینه مواد مصرفی + پیش بینی دستمزد مستقیم + پیش بینی سربار ساخت + موجودی کالای ساخته شده اول دوره – پیش بینی موجودی کالای ساخته شده پایان دوره
پیش بینی هزینه های اداری
این بودجه شامل هزینه فعالیتهای غیر تولیدی واحد تجاری است. در پاره ای از موارد برخی هزینه های ثابت نیز در این بودجه وجود دارد که می توان در صورت لزوم آن را کم یا حذف کرد. این قبیل هزینه های قابل اجتناب هزینه های ثابت اختیاری نامیده می شود. هزینه های ثابتی که در طول دوره بودجه غیر قابل اجتناب است به عنوان هزینه های ثابت تعهد شده شناخته می شود.
بودجه هزینه های فروش و بازاریابی:
فعالیت های فروش و بازاریابی به نحو مؤثری بر میزان فروش اثر می گذارد. بنابراین پیش بینی هزینه های فروش و بازاریابی باید در مراحل اولیه فرآیند بودجه ریزی یعنی همزمان با پیش بینی فروش تهیه گردد.

ب - بودجه مالی:
اجزای مختلف بودجه مالی عبارتند از
پیش بینی سود و زیان خالص:
هنگامی که کلیه پیش بینی های مذکور تهیه گردید به آسانی می توان سود خالص را پیش بینی کرد این رقم کلیدی که معرف هدف واحد تجاری در مورد سود خالص است بسیاری از فعالیت های این واحد را در دوره بودجه منعکس می کند.
در مواقعی که واحد تجاری انتظار ارقام غیرعملیاتی مؤثر بر سود را دارد این ارقام در پیش بینی سود خالص منظور می شود. اگر چه مالیات بر درآمد بر مبنای سود واقعی محاسبه می شود اما به منظور به دست آوردن سود خالص بعد از مالیات می توان رقم مالیات بر درآمد را نیز برآورد و از پیش بینی سود خالص کسر کرد.
پیش بینی صورت جریانات وجوه نقد
این پیش بینی آخرین جزء بودجه جامع است که در فرآیند طرح ریزی مالی وسیله ای مفید و کمک مؤثری به مدیریت محسوب می شود. صورت گردش وجوه نقد معمولا با استفاده از ارقام منعکس در پیش بینی صورت سود و زیان و تغییرات مانده های ترازنامه های برآوردی در اول و آخر دوره بودجه تهیه می گردد.
-پیش بینی ترازنامه
این پیش بینی با استفاده از ترازنامه اول دوره بودجه و تغییرات مورد انتظار در مانده حسابها که در بودجه های عملیاتی تأمین مالی، مخارج سرمایه ای و نقدی منعکس است، به دست می آید.
-بودجه نقدی
حفظ نقدینگی کافی به منظور پرداخت بموقع تعهدات یکی از هدف های اصلی واحدهای تجاری است. یکی از ابزارهای مفید برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد تهیه بودجه نقدی است. ضمن تهیه این بودجه گردش وجوه نقد به طور کلی در دوره بودجه برآورد می شود. نقطه آغاز این فرآیند معمولا برآورد وجوه نقد حاصل از عملیات است که از اصلاح رقم سود خالص بودجه شده به منظور خارج کردن اقلام غیر نقدی مانند استهلاک بدست می آید.کلیه اقلام نقدی غیر عملیاتی نیز در بودجه نقدی منظور می گردد. بودجه نقدی سالانه برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد، بلند مدت و احتمالا غیر مفید محسوب می شود. بودجه های نقدی ماهانه، هفتگی و حتی روزانه ممکن است برای مقاصد ونیازهای اطلاعاتی مدیران مفیدتر باشد. دوره بودجه نقدی معمولا به نیازمندیهای طرح ریزی، مشکلات و مسائل بالقوه گردش وجوه نقد بستگی دارد. بودجه نقدی کمک مؤثری برای اعمال مدیریت بر وجوه نقد و ایجاد توازن معقولی بین نقدینگی و سودآوری می باشد.
- پیش بینی هزینه های سرمایه ای
الف. طرح های تأمین مالی :
این طرح ها شامل برنامه های واحد تجاری برای انتشار سهام یا اوراق قرضه از یک سود و بازخرید سهام،باز پرداخت اصل اوراق قرضه یا توزیع سود سهام از سوی دیگر است.
ب. بودجه مخارج سرمایه:
بودجه بندی سرمایه ای شامل تهیه اقلام عمده مانند ماشین آلات و تجهیزات و در برخی موارد پروژه هایی نظیر اجرای یک برنامه بلند مدت آموزش کارکنان است که معمولا عمر مفیدی بیش از یک دوره مالی دارند.
ستفاده بهینه از منابع محدود یک شرکت، برای دستیابی به اهداف ترسیم شده برای آن شرکت، مستلزم نوعی برنامه ریزی دقیق و همه جانبه است. به طور کلی تبدیل برنامه ها به زبان پول را بودجه بندی می نامند و لذا بودجه زبان ریالی برنامه ها است.
در واقع بودجه یک کمیت مقداری است که بیانگر جزئیات یک برنامه آتی پیش بینی شده در قالب اعداد و ارقام است. به عبارتی بودجه یک برنامه تفصیلی است که برای یک دوره مالی تنظیم می شود و در آن کلیه انتظارات و پیش بینی ها در قالب اعداد و ارقام تعیین می شود و معمولا به صورت خلاصه در قالب پیش بینی ترازنامه و صورت سود و زیان شرکت ها ارائه می شود. لذا بودجه، برنامه یک شرکت، برحسب مقادیر و برای یک دوره معین از زمان است. مقداری کردن بودجه این امکان را فراهم می کند تا هدف معینی برای مقاصد برنامه ریزی و مبنای معینی برای مقاصد کنترلی ایجاد شود.
شاید به جرات بتوان اذعان کرد که برنامه ریزی اولین و مهم ترین وظیفه مدیران عامل شرکت ها است. برنامه ریزی یعنی خلق آینده و این امر به آن معنا است که باید بهترین و مناسب ترین روش استفاده از امکانات شرکت ها با توجه به محدودیت های متعدد آنها از پیش تعیین شود. به عبارت دیگر، تصویر فردای شرکت ها باید امروز با تصمیم مدیران عامل ترسیم شود.
به همین دلیل است که امروزه برنامه ریزی به یک فرآیند پویا و هدفمند برای جهت بخشیدن به کل فعالیت های یک شرکت تبدیل شده و اصول و مفاهیم و مراحل بسیار دقیقی دارد و خروجی آن معمولا برنامه های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت برای شرکت ها است. باید به خاطر داشت که آنچه به عنوان بودجه بندی معروف است معمولا تبدیل برنامه های کوتاه مدت یک ساله شرکت ها به زبان پول است.
برنامه ریزی به مفهوم تعیین اهداف آتی و تعیین روش های دستیابی به آن است و از طرف دیگر کنترل درخصوص حصول اطمینان از تحقق برنامه انجام می پذیرد. یک سیستم بودجه مناسب هر دو مفهوم برنامه ریزی و کنترل را مدنظر دارد و به عبارت دیگر بودجه ابزاری جهت برنامه ریزی و کنترل است.
یکی از مهم ترین فواید بودجه ایجاد هماهنگی سازمانی به منظور یکپارچه سازی در جریان دستیابی به اهداف توسط واحدهای مختلف شرکت است. در ابتدای دوره مالی بودجه یک برنامه است و در انتهای دوره به عنوان یک وسیله کنترل در دست مدیران عامل جهت ارزیابی عملکرد واحدهای مختلف شرکت در مقابل برنامه های پیش بینی شده خواهد بود که این ارزیابی ها، مدیران عامل را در اصلاح مسیر بهبود عملکرد شرکت ها یاری خواهد کرد و لذا کنترل برنامه بخش مهمی از فرآیند برنامه ریزی است و هر مکانیزم بودجه بندی بدون پیش بینی مکانیزم های کنترلی ناقص است؛ زیرا بودجه در واقع یک برنامه سازمانی است که از طریق همکاری گروهی و سازمانی تحقق آن امکان پذیر می شود.
برنامه ریزی در سازمان این اطمینان را ایجاد می کند که شرکت مورد نظر در مسیر درست افتاده و کارکنان هدف های معینی دارند که باید به آن دست یابند. اما مراحل بودجه بندی نباید با تنظیم برنامه متوقف شود و مسوولیت مدیران عامل این است که برای اطمینان از ادامه درست راه نسبت به کنترل بودجه نیز اقدام کنند.
به طور کلی سه نوع برنامه ریزی در شرکت ها متصور می باشد: نخست برنامه ریزی استراتژیک، دوم برنامه ریزی بودجه ای و سوم برنامه ریزی عملیاتی یا تاکتیکی. در برنامه ریزی استراتژیک به تهیه برنامه های عملیاتی بلندمدت برای رسیدن به اهداف سازمانی در شرکت ها توجه می شود. برنامه ریزی بودجه ای همان تهیه برنامه های کوتاه مدت تا میان مدت شرکت است که ضمن برنامه استراتژیک اجرا شود و بودجه جامع سالانه شرکت ها در این دسته قرار دارد. برنامه ریزی عملیاتی مراحل برنامه ریزی کوتاه مدت یا روز به روز را شامل می شود و معمولا مربوط است به برنامه ریزی استفاده از منابع که در چارچوب برنامه ریزی بودجه ای اجرا می شود.برنامه ریزی سالانه در یک شرکت با تهیه بودجه جامع که مجموعه ای از بودجه های جداگانه و وابسته به یکدیگر است صورت می گیرد. بودجه جامع را می توان در دو بخش اساسی طبقه بندی کرد. اولین بخش بودجه عملیاتی شرکت است که منعکس کننده تصمیمات مربوط به عملکرد و فعالیت ها است و بخش دوم بودجه مالی است که تصمیمات مالی شرکت را نشان می دهد.
مبحث تهیه و کنترل بودجه از مواردی است که هم در حسابداری مدیریت و هم در مدیریت مالی مطرح می شود با این تفاوت که در حسابداری مدیریت به روش های تهیه بودجه عملیاتی و در مدیریت مالی به روش های تهیه بودجه مالی تاکید می شود. از سوی دیگر به طور کلی بودجه می تواند به صورت هدف گرا یا روندگرا تهیه شود.
بودجه عملیاتی در یک شرکت تولیدی شامل موارد روبه رو است: بودجه فروش؛ بودجه تولید؛ بودجه نیازمندی های تولید شامل بودجه مواد مستقیم، بودجه سربار و بودجه کار مستقیم؛ بودجه هزینه های اداری و فروش و در نهایت سود و زیان پیش بینی شده.بودجه مالی در شرکت ها نیز این موارد را در بر می گیرد: بودجه هزینه های سرمایه ای، بودجه نقدی و در نهایت ترازنامه پیش بینی شده.
شناسایی زودهنگام عامل اصلی یا کلیدی بودجه برای برنامه ریزی و تهیه بودجه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا این عامل علت اصلی ایجاد محدودیت در شرکت است؛ بنابراین تعیین می کند که کدام بودجه باید اول تهیه شود. مثلا اگر حجم فروش عامل کلیدی باشد ابتدا باید بودجه فروش را براساس پیش بینی فروش تهیه کرد و سپس تمام بودجه های دیگر به این بودجه وصل می شوند. اهمیت فوق العاده عامل اصلی بودجه از این واقعیت ناشی می شود که بودجه ها با هم پیوستگی و ارتباط دارند.
تهیه بودجه فروش معمولا نقطه آغاز تهیه بودجه عملیاتی در شرکت ها است، چرا که فروش پیش بینی شده تقریبا روی ارقامی که در بودجه حضور دارند، تاثیر می گذارد.




فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

  فرمت این مقاله به صورت   Word  و با قابلیت ویرایش میباشد تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید     بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت‌ها بودجه جامع برنامه های مالی و عملیاتی بنگاه برای یک دوره زمانی اتی است که در قالب مجموعه ای از صورت های مالی خلاصه شده و در بر گیرنده کلیه عملیات و سطوح مدیریت واحد تجاری ...

دانلود مقاله


خرید مقاله


تهیه مقاله فارسی


دانلود مقاله با فرمت ورد


مقالات ورد


مقاله علوم انسانی


مقاله در مورد کامپیوتر


فروش مقاله


خرید مقالات فارسی


مقاله علمی