فایل سل

فایل سل1

فایل سل

فایل سل1

519- پروژه و تحقیق آماده: بررسی معماری پارامتریک (پارامتریسیزم) در مقایسه با اصول معماری سنتی - 31 صفحه فایل ورد - word

519- پروژه و تحقیق آماده: بررسی معماری پارامتریک (پارامتریسیزم) در مقایسه با اصول معماری سنتی - 31 صفحه فایل ورد - word
فروشگاه جامع خرید پروژه, پایان نامه و مقاله آماده دانشجویی
519- پروژه و تحقیق آماده: بررسی معماری پارامتریک (پارامتریسیزم) در مقایسه با اصول معماری سنتی - 31 صفحه فایل ورد - word پارامتر چیست؟
در علوم ریاضی و آمار، پارامتر و یا معدل فارسی آن پراسنجه ، مقداری کمی است که تعریف کننده ویژگی های مشخصی از یک سیستم یا یک تابع است و یا به عنوان عاملی جهت مرتبط کردن توابع و متغیر ها به وسیله یک متغیر مشترک به کار می رود ، در مواردی که بیان یک ارتباط با معادلات مشکل است.
مثال هایی در مورد نحوه استفاده صحیح از واژه پارامتر:
یک ریاضی دان می گوید: یک متغیر یکی از بسیار مقادیری است که یک پارامتر نیست. متغیر وابسته مانند سرعت یک ماشین است که وابسته است به یک متغیر مستقل به نام موقعیت پدال گاز. در ماشین های جدید تر مهندسین بازو های اهرم ارتباطی را تغییر داده اند اما هم چنان سرعت اتومبیل وابسته است به موقعیت پدال گاز، اما به شیوه ای متفاوت ؛ در مثال در واقع ما یک پارامتر را تغییر داده ایم.
در تابع سهمی y=ax2 مقادیر x و y بازه نا محدودی از اعداد می تواند باشد که نمودار تابع را تعریف می کند، اما مقدار a ثابت بوده و به ازای مقادیر مختلف شکل نمودار تغییر خواهد کرد.
در محاسبه در آمد سالیانه، ساعات کار ضرب در دستمزد ساعتی می شود. در این فرمول ساعات کار می تواند متغیر باشد و به ازای تغییرات آن درآمد سالیانه تغییر کند اما میزان دستمزد در هر ساعت ثابت بوده و یک پارامتر است.
2_فلسفه و نظریه های طراحی پارامتریک
طراحی معماری خلق جهانی متشکل از جهان های کوچک و بزرگ بسیار است. فهم این جهان ها و کنترل و به کارگیری آنها موضوعی است که در روند طراحی معمار را به خود مشغول می کند. خلق جهان معماری صورت نمی پذیرد مگر اینکه معمار جهان های کوچکتر را شناخته باشد و ارتباطات این جهان ها را درک کرده باشد تا بتواند خود مجموعه/جهانی نو تعریف کند.
این عبارت آگوست هکسچر[1] در کتاب شادی همگانی، می تواند اشاره ای باشد که ما به تدریج از فهم ابتدایی از جهان به عنوان سیستمی پیچیده و آشفته از طرح های در هم پیچیده جدا می شویم و به درک آنچه که در ابتدا به طور پیچیده ای غیر قابل فهم بود، می رسیم. چنین پیچیدگی می تواند مجموعه ای از طراحی های دست انسان باشد، که در محیط طبیعی گنجانده شده یکی از ملموس ترین جهان های بحث شده است. این ادراک از طریق منطق مند کردن جهان پرورش می یابد که با ساده کردن آن به اجزایش آغاز می شود. چنین روندی به تجسم واقعیات کمک می کند و منجر به فهم جهان می گردد.
علی رغم غنی بودن جهان های غیرمادی اکثر ما وقتی موجودیتی را خلق می کنیم یا تجربه می کنیم یک فرم قابل لمس را از منبع ترجیح می دهیم. حتی ذهن های تجریدی مانند کاندینسکی هنر را این گونه معرفی می کنند" انطباق صورت با حقیقت درونی اش" که او این بینش را در ترکیب شکل های اولیه برای نشان دادن جهان فیزیکی به کار می برد. تنها با فهم هر جهان ( و یا در نگاهی کلی، جهان) است که می توانیم آغاز به کنترل روند پیچیده آن کنیم و یا به آن شکل دهیم و یا تجسمی دوباره بخشیم.
در این جا دو موضوع قابل توجه وجود دارد. یکی این که رابطه ای متقابل بین اشیاء (که خود یک جهانند) و جهان ها (مجموعه ای از اشیا که با هم ارتباط دارند) وجود دارد و هر دو گروه آنها برای یکدیگر به عنوان مرجع عمل می کنند. مرجعی که تغییرات و ادراک ما از آن جهان به واسطه آنها صورت می گیرد. و دیگر این که موجودات جدا از قید ها وجود ندارند، چرا که این قیود ، وضعیت آنها و تأثیرشان بر هم را تعریف می کند. در ادامه خواهیم دید که رابطه ها چه ساختاری دارند و چگونه بر روی جهان ها اثر می گذارند.
ریزجهان های معماری روز به روز گسترش پیدا می کنند. تنوع مصالح، تکنولوژی، فرم و ... انبوهی از ریزجهان ها را در اختیار معمار می گذارد. معمار برای کنترل این تنوع نیاز به دستور[2]هایی دارد که به کمک آن روابط بین جهان ها را تعریف نماید. در برنامه طراحی معماری احتمال اینکه دو طراح مجموعه قوانین یکسانی را کشف و اجرا کنند، در واقع صفر است. این امر آشکارا حکایت از این دارد که انتخاب دستورالعمل ها برای هر طراح کاملاً اختیاری است.
قوانین ،یا از نگاه طراحی دستورات، بهترین بیان کننده ارتباطات هستند. لوکور بوزیه معتقد بود که هیچ کار هنری وجود ندارد که بتواند خارج از یک مجموعه تعریف شود و روند طراحی متکی بر تعریف همین قوانین است. هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد مگر اینکه طراح تصمیم بگیرد یک قانون را بر قانون دیگر ارجحیت بخشد. بنا براین پیش از اینکه معمار وارد طراحی بنا شود با یک برنامه رو به روست که مولفه های آن به کمک قوانین با هم رابطه بر قرار می کنند. این برنامه ها معمولا عبارت اند از خواسته های کارفرما، آیین نامه های جاری، قوانین زیبایی شناسی و ایستایی، درک طراح و خواسته های او. هرکدام از این ها ثابت هایی هستند که بایستی بدون تغییر و اجبارا در سیستم وارد شوند. بعضی از این ها اجبار های بیرونی است و بعضی اجبار های شخصی طراح است که قید های طرح را تعریف می کنند. برای در کنار هم قرار گیری این ثابت ها نیاز به قوانین/دستورات داریم. این ثابت ها ممکن است به هم وابسته باشند یا مستقل از هم. وابسته بودن ثابت ها به هم از قوانینی پیروی می کند. طراح بایستی این قوانین را پیدا و اعمال نماید و یا خودش قوانین را تعریف کند. به این ترتیب رابطه ها شکل می گیرند تا یک جهان معماری شکل بگیرد.
تنوع جهان ها و رابطه ها منجر به تنوع انتخاب ها می گردد که این خود پیچیدگی فزاینده را به دنبال دارد. اگر طراح قادر به مطرح کردن تنوعات در زمان طراحی نباشد به سرعت به بن بست می رسد. این تنوعات نقش متغیر های طراحی را بازی می کنند.
این بسیار مهم است که بین انواع متغیر ها، که بر نتیجه انتهایی و زمان لازم برای کشف دامنه تغییرات راه حل مؤثرند، تفاوت قایل شویم. چارلز راچ وقتی ایده متغیر ها را شرح می دهد، چهار راه را مشخص می کند. او با مورد متغیر های کور آغاز می کند که در این دسته موضوعات مستقل از یکدیگر هستند و ممکن است ایراد های بسیاری را از ناحیه طراح ایجاد کنند. ناسازگاری این روش در حوزه طراحی معماری واضح است چرا که ارتباط منطقی بین اجزا در طراحی را کاهش می دهد. اگر چه نتایج طراحی ها نوسان دارد و پاسخ های متنوعی به دست می دهد اما سیستمی که به دست آمده قابلیت تصحیح اشتباهات را ندارد و رفت و برگشتی عمل نمی نماید. یعنی پس از بررسی ها ودر مواجهه با اشتباهات هیچ تغییری در راه حل ایجاد نمی شود، چرا که معیاری برای انتخاب متغیر ها وجود نداشته که برای تصحیح آن بخواهیم تغییری قائل شویم.این روش آزمون و خطایی است و در روش آزمون و خطا اگر چه تنوعات پاسخ به اشکالات قبلی را در خود دارد اما لزوماً از روی آگاهی ایجاد نشده است. روش شهودی نزدیک به روش آزمون و خطاست اما دراین مورد طراح به هدف مورد نظر آگاه تر است و جویای فهمیدن عمق موضوع است. آخرین ومؤثرترین روش، تحلیل تدریجی است. در این جا طراح از آغازین مرحله یک فهم روشن از نحوه تنظیم متغیر ها برای دست یابی به هدف دارد.
متغیر های وابسته معنای پیچیده تری را آشکار می کنند. از آنجایی که این دسته از متغیر ها در رابطه با متغیرهای دیگر عمل می کنند، تنوعات ازطریق دست کاری متغیر های وابسته ای بدست می آیند که به تمامیت فکری بیشتری نیاز دارد یا به بیان دیگر استدلال عمیق تری ایجاد شده که بر طراحی اثر می گذارد.
معمار ابتدا با تحلیل برنامه و سایت به درک اولیه می رسد، که قید های اولیه برنامه را به اونشان می دهد. این دست آوردها با بسط مجموعه ای از قید های اضافی که منجر به راه حل می شوند به کار گرفته می شوند. بدون قید ها، ممکن است طراح هنگامی که فاکتورهای مؤثر بر طراحی را بررسی می کند دچار سردرگمی می شود. در یک محیط معمارانه، با مطرح کردن محدودیت ها طراح به تدریج به یک وضوح و پیوستگی در روند طراحی می رسد. قید ها مفهومی از پروژه را ارایه می دهند که منطق مند کردن طرح ها و طرح دادن ها را به دنبال دارد وبه عنوان ابزار نظم بخشیدن به طراحی عمل می کنند.


                  پارامتر چیست؟ در علوم ریاضی و آمار، پارامتر و یا معدل فارسی آن پراسنجه ، مقداری کمی است که تعریف کننده ویژگی های مشخصی از یک سیستم یا یک تابع است و یا به عنوان عاملی جهت مرتبط کردن توابع و متغیر ها به وسیله یک متغیر مشترک به کار می رود ، در مواردی که بیان یک ارتباط با معادلات مشکل است. مثال هایی در مورد نحوه استفاده صحیح از واژه پارا ...

تحقیق


مقاله


کارآموزی


پایان نامه


پروژه


سمینار


پروپوزال